چرا تربیت معلمان مهم است؟
این کتابخانه فقط سه ماه است که باز شده است و دانش آموزان نمی توانند منتظر رفتن باشند. هر چهارشنبه، آنها را برای «دوره کتابخانه» به اتاق روشن و پر از کتاب میبرد. آنها از گوش دادن به خواندن او از داستانهای رنگارنگ لذت میبرند – این یک تجربه کاملاً جدید برای آنها است.
نامکس که 28 سال در کلاس اول در مدرسه تدریس کرده است و تربیت کودکان در جامعه امروزی، گفت: «آنها کتاب های زیادی را به امانت می گیرند، به خصوص بعد از دوره کتابخانه، آنقدر زیاد که من به سختی موفق می شوم همه آنها را در دفترچه یادداشت کنم!» او با لذت قهقهه زد. همه اینها برای معلمان مدرسه ابتدایی کامپونگ تام نیز تازگی داشت. تا همین اواخر، آنها نمی دانستند چگونه به دانش آموزان خود نشان دهند که خواندن چقدر می تواند سرگرم کننده باشد.
فراتر رفتن از چهار دیواری یک کتابخانه
کوچک فقط کتاب مورد علاقه خود را برای کل کلاس خواند و معلمش خانم قلم با غرور می درخشد. آموزش تربیت کودک همین چند ماه پیش این امکان پذیر نبود. "ساعت من کجاست؟؟" گفت و صفحه رنگارنگ را برگرداند. وقتی صدایش را پایین آورد تا صدای تیک تاک ساعت در بیاید، چهره اش متحرک شد: «تیک! تیک! تیک!» هر دانش آموز کلاس اولی در کتابخانه نزدیک بود از انتظار منفجر شود.
حتی با وجود اینکه نامکس قلم قبلاً بارها در کلاس داستانهایی را با دانشآموزانش به اشتراک گذاشته بود، روش او این بود که از روی یک کتاب درسی که توسط دولت منتشر شده بود، با تصاویر بینظیر بخواند، سپس از آنها بخواهد داستان را خلاصه کنند. آنها قبلاً هرگز کتابخانه ای نداشتند. خواندن مثل یک کار طاقت فرسا به نظر می رسید و دانش آموزانش به راحتی حواسشان پرت می شد.
گروهی از معلمان کامپونگ در طول دوره آموزشی Room to Read ما یاد گرفتند که چگونه برای کودکان خردسال بخوانند. ما همچنین با مدرسه همکاری کردیم تا کتابخانه ای را ایجاد کنیم که با کتاب های کودکان چاپ محلی پر کردیم. مجموعه، کتابخانه جدید، کتاب و فعالیتهای خواندن - همه بخشی از برنامه جامع سوادآموزی ما هستند - در کودکان خردسال عادت به خواندن را تشویق میکنند.
«تکنیکهایی که Room to Read به من آموخت بسیار مفید هستند. «من حتی دانشآموزانم را به نویسنده و تصویرگر معرفی میکنم» - که به نظر میرسد یک کار سرگرمکننده است زیرا تیم انتشارات Room to Read فقط از استعدادهای محلی استفاده میکند.
تنها پس از سه ماه، ریکسای کوچک در حال خواندن کتاب مورد علاقهاش برای همکلاسیهایش در اتاق کتابخوانی مدرسهاش است.
"من می توانم پیشرفت بزرگی را ببینم"
قبل از دوره آموزشی، معلم کامپونگ، سوکمول کیت، فقط از یک فعالیت خواندن اطلاع داشت - بلند خواندن. اکنون او می داند که چگونه فعالیت های خواندن را با نمره مناسب جفت کند. او فعالیت مشترک خواندن را برای مهدکودک ها دوست دارد زیرا آنها می توانند در حین خواندن در مورد صدا و لحن بیاموزند.
برای اطمینان از اینکه معلمان با رویکرد جدید راحت هستند، سال بعد دوره های آموزشی تکمیلی برگزار می کنیم. علاوه بر این، تسهیلکننده مدیریت کتابخانه محلی ما دو بار در ماه از کتابخانه بازدید میکند تا دوره کتابخانه معلم را نظارت کند - ساعت هفتگی که هر کلاس برای یک فعالیت خواندن به کتابخانه میرود.
سوکمول می گوید: «قبلاً فقط کتابداران آموزش می دیدند. اکنون که هر معلم در مدرسه در ترویج خواندن نقش دارد، می توانم شاهد پیشرفت بزرگی باشم.
ایجاد هیجان در کودکان برای مطالعه
تصمیم ما برای آموزش معلمان در تمام کشورهای محل کارمان زمانی شکل گرفت که متوجه شدیم در تعدادی از کشورهایی که کتابخانههایی تأسیس کردهایم، بچهها آنطور که ما انتظار داشتیم کتاب نمیخوانند.
کیمهور پنج ساله کتاب مورد علاقه خود را در کتابخانه رنگارنگ اتاق تا رید نگه می دارد. قبل از آن او فقط کتاب های درسی صادر شده توسط دولت برای خواندن داشت.
کلر وایات، مدیر برنامه سوادآموزی، توضیح داد: «ما احساس میکردیم که داشتن معلم در هدایت فعالیتهای خواندن به دانشآموزان کمک میکند تا جذابیت کتابها را ببینند و آنها را برای خواندن هیجانزده کنند.
و این دقیقاً همان چیزی است که مطالعه ترویج خواندن ما به این نتیجه رسید که اخیراً در 106 مدرسه در آفریقا و آسیا اجرا کردیم: عادت دانشآموز به مطالعه به طور قابل توجهی تشویق میشود وقتی معلمی که در اتاق خواندن آموزش دیده فعالیتهای خواندن را انجام میدهد.
سوک اینگ چان، مدیر برنامه سوادآموزی کامبوج، گفت: «در سرتاسر کامبوج، ما متوجه شدهایم که این رویکرد جدید معلمان را در تشویق کودکان به خواندن فعالتر کرده است».
در واقع، تنها در طی یک سال، تعداد کتابهایی که به ازای هر دانشآموز از کتابخانههای ما در کامبوج بررسی میشد، 61 درصد افزایش یافت.
کتاب مورد علاقه او در دست، به جلوی اتاق دوید. او روی صندلی تکان خورد، پاهای کوچکش تاب میخورد و شروع به خواندن کتاب چک چک میخواهد ازدواج کند، کتابی برنده جایزه، برای کل کلاس کرد. معلمش خانم قلم اولین کسی بود که برای او کتاب داستان خواند. او احساس غرور می کرد - حالا او هم می توانست!
منبع: